دانلود کتاب آرزوهای دست ساز PDF
کتاب آرزوهای دستساز نخستین جلد از مجموعهای با محوریت تاریخ شفاهی پیشرفت است که به روایت شکلگیری یک شرکت دانشبنیان در حوزه فناوریهای الکترونیکی و کامپیوتری میپردازد. یکی از برجستهترین دستاوردهای این شرکت، اختراع دوربین ثبت تخلفات رانندگی است که توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
این کتاب توانسته بهویژه در میان جوانان و دانشجویان پرانگیزه ایرانی جایگاه ویژهای پیدا کند. دلیل این استقبال، روایت جذاب و الهامبخش آن از چند دانشجوی پرشور است که در فضایی گاه ناامیدکننده و بیرمق، با ارادهای قوی مسیر اهداف و آرزوهای خود را دنبال میکنند. آرزوهای دستساز نه فقط داستان یک موفقیت، بلکه تصویری از تلاش، پشتکار و باور به تواناییهای داخلی است.
معرفی کتاب آرزوهای دست ساز
کتاب آرزوهای دستساز نوشته میلاد حبیبی، روایتگر مسیری است که چند جوان پرشور در دل جنبش دانشجویی طی کردهاند تا پایهگذار یک شرکت دانشبنیان در حوزه فناوریهای الکترونیکی و کامپیوتری شوند. این کتاب، بیش از آنکه صرفاً یک روایت باشد، سفری پرچالش و پرنشاط به دنیای نوآوری و خودباوری است که در دل تجربههای تلخ و شیرین رقم خورده است.
نگارش این اثر در روزهای پایانی سال 1398 به اتمام رسیده است؛ زمانی که باور به توان داخلی، حتی در میان بسیاری از منتقدان و جریانهای غربگرا، جای خود را به امیدهای واهی به کمکهای خارجی داده بود. نویسنده در این کتاب با تمرکز بر جنبش دانشجویی و نگاه به تاریخ شفاهی پیشرفت، تلاش کرده است تجربیات این مسیر پرفرازونشیب را به تصویر بکشد و ارزش کار تیمی، خودباوری و اعتماد به ظرفیتهای بومی را برجسته کند.
این اثر نه تنها روایتگر تلاش برای ساخت یک شرکت موفق است، بلکه به نوعی آیینهای برای بازتاب چالشها و ظرفیتهای جنبش دانشجویی ایران نیز به شمار میآید. نویسنده از زاویهای تازه، اهمیت ثبت تجربیات و روایتهای ارزشمند جنبش دانشجویی را یادآور میشود. او معتقد است که اگر این روایتها گفته نشوند، هویت و جایگاه این نهاد مهم به مرور از بین خواهد رفت.
در آرزوهای دستساز، خواننده با مسیری روبرو میشود که در آن تلاش، شکست، و امید به شکوفایی دست در دست هم میدهند تا مسیری نو خلق کنند. این کتاب با زبان ساده و داستانی جذاب، تجربهای الهامبخش برای تمامی کسانی است که به دنبال ساختن آیندهای بهتر با تکیه بر ظرفیتهای داخلی هستند.
بخشی از متن کتاب آرزوهای دست ساز
روی معرفینامه، نام و نشانی شرکت نوشته شده بود. از دانشگاه بیرون زدم و به سمت آدرس حرکت کردم. شرکت در کوچهای بنبست حوالی میدان انقلاب قرار داشت، داخل خانهای قدیمی و حیاطدار. قبل از زدن زنگ، دستی به سر و وضعم کشیدم و کمی صاف ایستادم. انگشتم که روی زنگ رفت، سعی کردم خش صدایم را بگیرم تا اگر از پشت آیفون چیزی پرسیدند، با اعتماد به نفس جواب بدهم. اما چند ثانیه بعد، در بهسادگی باز شد. دوربینهای مداربسته جلوی در کار خودشان را کرده بودند. به نظر میرسید این شرکت به چنین رفتوآمدهایی عادت دارد.
وارد حیاط شدم. هوا گرم و نزدیک ظهر بود و سایه خانه سهطبقهای که در دل حیاط جا خوش کرده بود، زمین را خنکتر نشان میداد. کنار حوض وسط حیاط چند نفر مشغول گفتوگو بودند و یک نفر هم با لباس کار داشت باغچه و گلدانها را آب میداد. آن طرف حیاط، جیپ سیاه و براقِ رانگلر پارک شده بود. بیشتر حس خانهای شلوغ و پرجنبوجوش را داشتم تا شرکتی الکترونیکی. با خودم فکر میکردم: اینها اینجا کار میکنند یا زندگی؟!
چشمهایم به کنجوکنار حیاط میچرخید که به پلههای ساختمان رسیدم. همینطور که بالا میرفتم، پردههای نیمهباز یک اتاق توجهم را جلب کرد. باد آنها را به بازی گرفته بود و من زیرچشمی داخل اتاق را دید میزدم. چند جوان همسنوسال خودم پشت میزها مشغول کار با کامپیوتر بودند. پلهها به بالکنی باز ختم میشد که در انتهایش یک میز پینگپنگ قدیمی اما همچنان جذاب جا خوش کرده بود.
راهم را به سمت راهروی اصلی ادامه دادم. اولین اتاق سمت راست، منشی پشت میزش نشسته و منتظرم بود. با لبخندی مصنوعی سلام کرد و مرا به طبقه سوم، اتاق جلسات راهنمایی کرد. پلهها را طی کردم و وارد اتاق شدم. میز بیضیشکل بزرگی فضای اتاق را پر کرده بود، و دور آن صندلیهایی راحت و نرم چیده شده بود. روی یکی از صندلیها نشستم و به دیوارها نگاه انداختم. دو دیوار پر بود از گواهینامهها و تقدیرنامههای مختلف. روی طاقچه نیز تندیسهایی چیده شده بود که با این که معنایشان را نمیدانستم، براق و باارزش به نظر میرسیدند.
چند دقیقهای نگذشته بود که در باز شد و مردی جوان وارد اتاق شد. همان کسی بود که چند دقیقه قبل در حیاط کنار دیگران ایستاده بود. موهای فر و حجیمش او را از بقیه متمایز میکرد. صندلی روبهرو را بیرون کشید و با لبخندی دوستانه نشست.
چرا باید کتاب آرزوهای دستساز را بخوانید؟
این کتاب برای کارآفرینان جوانی که به دنبال راهاندازی کسبوکارهای نوآورانه هستند، بسیار مناسب است. آرزوهای دستساز میتواند منبع الهام و انگیزهای تازه برای کسانی باشد که در مسیر کارآفرینی قدم گذاشتهاند. با مطالعه این اثر، علاوه بر آشنایی با چالشها و موفقیتهای یک تیم جوان در تأسیس شرکت دانشبنیان، میتوانید از تجربیات ارزشمند آنها بهره ببرید و راهکارهایی برای پیشرفت و غلبه بر موانع بیابید.
دانلود کتاب آرزوهای دستساز به صورت PDF
نسخه PDF کتاب آرزو های دست ساز در سایت پیدیفا وجود دارد و شما می توانید به آسانی آن را دانلود کنید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.